علمالهدی: به اسم شادی، آبنبات چوبی به دست جوانان میدهند/ با کنسرت جوان شاد نمیشود/ لوازم آرایش چقدر برای مردم لازم است؟/ دختر 12،13 ساله را به نمایشگاه لوازم آرایشی برده و از الان با لوازم آرایشی آشنا کردند
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۷۶۲۸۹
ساعت 24- مسؤولان باید با ایجاد اشتغال، ساماندهی زندگی و درآمد برای جوانان شادی ایجاد کنند
آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه این هفته مشهد مقدس در حرم امام رضا (ع)، با اشاره به حضور در ماه مبارک شعبان، اظهار کرد: ماه معظم شعبان، ماه به رحمت و رضوان مزین شده و درهمپیچیده شده است و این آمیختگی این ماه با رحمت و رضوان خدا به خاطر محور این ماه و قطب میانی این ماه است که میلاد مسعود امام زمان، امام زنده و حاضر، امام صاحب ولایت بر تمام ما در این زمان است و به این خاطر با این محوریت و قطبیت میلاد مسعود امام زمان، شعبان المعظم، محفوفه به رحمت و رضوان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش Alamolhoda.com، ایشان ادامه داد: در روز چهارشنبه، روز میلاد مسعود امام زمان (ع)، برحسب رسمی که در سالهای گذشته در مشهد متداول بوده است، راهپیمایی با شکوه از میدان شهدا به طرف حرم مطهر، منتظران ظهور برگزار میکنند، این راهپیمایی دو جهت و دو عنوان دارد، عنوان اولش، عرض تبریک به ساجت ولایتمدار امام هشتم (ع) به مناسبت میلاد مهین فرزندش است؛ در بین ائمه ما، وجود مقدس امام هشتم (ع) در امانت خود، توجه دادن شیعه را به مهدی و منجی نهایی عالم بهعنوان یک نقطه عطف قراردادند.
امامجمعه مشهد مقدس، به برگزاری اجتماع منتظران ظهور در روز نیمه شعبان اشاره کرد و گفت: خیلی سفارش میکردند مردم متوجه امام زمان (علیهالسلام) باشند، قنوتی که در رکعت دوممان مقید هستیم که بخوانیم، سفارش امام رضا (ع) است، اینکه در بین ما مرسوم است، وقتی آن لفظ خاص و عنوان ویژه را برای امام زمان (ع) به زبان میآوریم، از جا حرکت کنیم و دستمان را روی سرمان بگذاریم، عمل امام هشتم (ع) است، خود حضرت وقتی با این عنوان مهی خود را خطاب میکردند، از جا حرکت میکردند، روبهقبله میایستادند و دست بر سر مبارکشان میگذاشتند.
با توجه به نقطه حساسیتی که در کلام امام هشتم و توجه ویژهای که در آموزشهای امام رضا نسبت به امام زمان هست، ما که افتخار خاکنشینی تربت علی بن موسیالرضا (ع) را داریم، باید این مراسم را اجرا کنیم و برای عرض تبریک خدمت امام زمان (ع)، مسیری را طی کنیم با اشکریزان در هجران میوه دلش به محضر حضرت بیاییم.
دعوت از مردم مشهد برای حضور در اجتماع نیمه شعبان
ایشان خاطرنشان کرد: جهت دومی که راهپیمایی صبح نیمه شعبان در مشهد دارد، این است که این یک نماد از تکلیف و وظیفه ما هست، وظیفه و تکلیف ما این است که دنبال آقایمان راه بیفتیم، وقتی مدتی از هجران یوسف گذشت و دیگر یوسف پیدا نشد و همه از اینکه یوسف پیدا شود ناامید شدند، یعقوب به پسرانش گفت «راه بیفتید، بروید یوسف مرا پیدا کنید»، ما باید راه بیفتیم و برویم یوسف را پیدا کنیم، عصر، عصر تحسس است، شرایطی که امروز به وجود آمده مثل شرایطی که رفتن پسران یعقوب به مصر و جریان عزیز مصر ایجاد شد، شرایطی که امروز در دنیا ایجاد شده به ما میگوید یوسف و آقای ما هم پیدا شدنی است پس ما هم راه بیفتیم و برویم آقایمان را پیدا کنیم؛ از مجموعه برادران و خواهران دل داده بقیهالله درخواست میکنم در مراسم صبح نیمه شعبان در میدان شهدا بهعنوان تکریم و تعظیم میلاد امام زمان حتماً شرکت کنند.
آیتالله علمالهدی به فرارسیدن روز جوان اشاره و بیان کرد: امشب شب میلاد ولادت با سعادت حضرت علیاکبر، میوه دل سیدالشهدا (علیهالسلام) و فردا روز جوان است، علت اینکه روز ولادت علیاکبر (ع) روز جوان نامگذاری شده است، به خاطر اینکه در جامعه انقلابی ما، الگوی جوان حضرت علیاکبر(علیهالسلام) است، ایشان با چه خصوصیت الگوی جوان بوده؟ حضرت علیاکبر در فرزندان سیدالشهدا و در بین قبیله بنیهاشم، زیبا بود، قد و قامت بسیار رعنایی داشت و قد و قامت داشت، آیا این موارد معیار الگویی حضرت علیاکبر است؟
معیار علیاکبر بودن، سیره، منطق و روش پیامبر داشتن است
ایشان، معیار علیاکبر بودن را سیره و روش پیامبر (صلواتاللهعلیه) دانست و افزود: معیار الگویی حضرت علیاکبر نقطه ایست که خود امام حسین فرمودند، ایشان معیار الگویی حضرت علیاکبر را مشخص کردند، لحظهای که حضرت علیاکبر به طرف میدان رفت، امام حسین نگفت بچه زیبا و رعنا قامت من به طرف میدان میرود، نگفت خم زلف او چو شکن شکن، به مثال نقره خام تن، سپری به دوش و به تن کفن، به چه قامت و چه قیامتی، گفت «اللهُمَّ اشهَد عَلی هُؤلاءِ القُوم إنَّهُ قَد بَرَزَ إلَیهِم غُلامٌ أشبَهُ النّاس خَلقاً وَ خُلقاً وَ مَنطِقاً بِرَسولِک»، گفت خصوصیت علیاکبر من، صورت زیبا و قد رعنای او نیست، خصوصیت او این است که هم در حرف زدن، هم در عمل کردن، هم منطق و قیافه از همه مردم به پیغمبر شبیه تر است، این شباهتش به رسولالله است.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی افزود: این خصوصیت شباهت به رسولالله باعث الگویی علیاکبر است و معیار الگویی او، منطق، جسم و زیبایی، روش، سیره و زندگی پیغمبر؛ برادران و خواهران، ما الگوی جوانمان در این زمان در خط الگویی علیاکبر چطور جوانی است و ما امروز در جامعه انقلابیمان چطور میتوانیم نماد علیاکبر نشان دهیم، امروز در جامعه ما لازم هست نماد علیاکبر به وجود بیاید، رسالت فرهنگی متولیان فرهنگ نظام ما این است که جوان، با الگوی علیاکبر تربیت بشود و جوان با الگوی علیاکبر، آیا محسن حججی است یا جوانان کوچه لادن و نسترن هستند؟
ایشان تصریح کرد: جریان فرهنگی ما در تربیت جوان به دنبال ساخت و پرداخت چطور جوانی باید باشد که او نماد علیاکبر باشد؟ جوانی که فقط در بیبندوباری، در آزادی ناهنجار، در اجرا و جسارت همه میولات نفسانیاش در صحنه زندگی اجتماعی ما باشد یا جوانی که از تمام ویژگیهای جوانیاش این است که در دفاع از دین تا آنجایی میرود که لبه تیز تیغ و کارد او را تهدید میکند اما میخندد و قوی نگاه میکند بر آن تیغی که بناست رگهای گردنش را ببرد، کدام جوان نماد علیاکبر است؟
آیتالله علمالهدی ادامه داد: دستگاههای فرهنگی ما باید چطور جوانی را تربیت کنند؟ محسن حججی یا جوان عیاش و بیبندوبار؟ ما در جنگیم، دشمن با ما در حال جنگ است، ما در جبههایم، مدافع سرسخت و رزمنده نیرومند ما در عرصه نبرد جوان ما است و دشمن میخواهد جوان ما را بگیرد، دو نقشه برای گرفتن جوان ما دارد، یک نسخه و یک نقشه برای دختران و زنان جوان ما و یک نقشه برای پسران و مردان جوان ما.
به دنبال گرفتن عفت و غیرت از دختر و پسر ایرانی هستند
ایشان، حذف عفت و غیرت از دختر و پسر ایرانی را ابزار دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی دانست و گفت: نقشه دشمن برای از دست رفتن دختران و زنان ما، حیا زدایی و عفت زدایی و نقشه دشمن برای از دست رفتن مردان و پسران جوان ما، غیرت زدایی است، از این غیرت را بگیرد و از او عفت را، دشمن میخواهد این کار را بکند، حالا در این نقطه دشمن که میخواهد با این دو چیز جوان ما را نابود کند، واقعاً مسؤولان فرهنگی ما متولی چی هستند؟ باید چه کنند؟ آیا اینکه بعضی مسؤولان در صداوسیما، بعضی مسؤولان وزارت ارشاد، هنرمندان و برخی مدیران شهری بیایند دم از شادی جوان بزنند آنهم شادی جوان در بیبندوباری، کنسرتها، هرزگیها و فسق و فجوری که صحنه عمومی خیابان و شهر را بگیرد، آیا اینگونه جوان الگوی علیاکبر تربیت میشود به اسم شادی.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه مسؤولان باید با ایجاد اشتغال، ساماندهی زندگی و درآمد برای جوانان شادی ایجاد کنند، خاطرنشان کرد: با کنسرت، با موسیقیهای مبتذل و ناهنجار و با فسق و فجورهای خیابانی جوان شاد نمیشود، جوان عقل دارد، شعور دارد، تحصیلکردهاند، شادی آنان در ساماندهی، زندگی، اشتغال و درآمد است؛ شما نظرخواهی کنید، هرکسی چه جوان بیدین و چه جوان دیندار از هر تبار و فرهنگی میخواهید نظرخواهی کنید، از یک دختر و پسر جوان بپرسید اینکه دختر و پسر جوان به یک زندگی برسند، یک شب تا صبح در کنار همسر مهربان در یک زندگی صمیمی به سر ببرند، آنجا شادیشان بیشتر است یا اینکه فاقد زندگی باشند، به این زندگی و سامان نرسند و در یک برنامه مبتذل موسیقی ناهنجار، یک کنسرت یا بیبندوباری قرار بگیرند، این شادی کجاست؟
ایشان با تأکید بر اینکه ما هم طرفدار شادی جوانان هستیم، افزود: از جوان بپرسید شادی این جوان در چیست، در بیکاری پای ترانه مبتذل نشستن است، در بیهمسری و بیسامانی زندگی در دل آلودگیهای ناهنجاری خیابانی فرو رفتن است؟ این واقعاً شادی اوست یا شادی در این است که درآمد داشته باشد، زندگی تشکیل دهد، زن بگیرد و شوهر انتخاب کند، با هم زندگی انسانی داشته باشند، شادی در کدام است؟
به اسم شادی، آبنبات چوبی به دست جوانان میدهند
آیتالله علمالهدی با انتقاد از کسانی که به اسم شادی، آنان را از اولویتهای زندگیشان منحرف میکنند، اظهار کرد: اگر شما متولی شادی جوانان هستید، بیایید اینطور شادی جوان را فراهم کنید، اینکه جوان نه پول دارد، نه درامد و نه زندگی دارد، به او بگویید هرچه دلت میخواهد برایت بزنیم و ترانه بخوانیم، این آبنبات چوبی به دست جوان دادن و سر او را بند کردن است، میخواهیم در جامعه انقلابیمان الگوی علیاکبر داشته باشیم.
ایشان افزود: رهبر نسخه میدهند، ما نسخه را عمل کنیم، نسخه مقام معظم رهبری تولید داخلی است، بنده در مسئله نقش کارگران در تولید داخلی بهعنوان اینکه این ایام هفته کار و کارگر است، جمعه آینده عرایضی خواهم داشت اما امروز، قشر کارگر ما قشر جوان ماست، رهبری میگویند تولید داخلی، حمایت از کالای داخلی؛ عزیزان، اینکه ایشان میگویند حمایت از کالای داخلی و تولید داخلی، یک بخشش متوجه این مردم است اما بخش عمدهاش مربوط به مسؤولان و متولیان نظام است.
برگزاری نمایشگاه لوازمآرایشی چه توجیه اقتصادی و دینی دارد؟
امامجمعه مشهد مقدس با انتقاد از حضور تولیدکنندگان خارجی در نمایشگاه لوازمآرایش تهران، خاطرنشان کرد: همین روزها در تهران نمایشگاه لوازمآرایش راه افتاده، در این نمایشگاه، غیر از غرفههای کالای داخلی، چندین غرفه کالای خارجی در لوازمآرایشی در این نمایشگاه قرار داده شده؛ اولاً لوازمآرایش چقدر در جامعه ما ضرورت دارد، چقدر برای مردم لازم است، به این کار نداریم، نمایشگاه لوازمآرایشی که جزو ضروریات مردم نیست درست کردید، آنوقت در این نمایشگاه آن تولیدکننده خارجی را آوردید کنار تولیدکننده داخلی، آن کالای با کیفیت لوازمآرایشی خارجی را کنار آن قرار دادید که تولید داخلی را سرکوب کنید که کشور بازار لوازمآرایشی خارجی شود؟ این کار درستی است؟
ایشان با بیان اینکه برگزاری این نمایشگاه برای مردم ضرورتی نداشت، گفت: این دهنکجی به رهبری نیست؟ رهبری میگوید حمایت از تولید داخلی، بازار درست میکنید، لوازمآرایشی که برای این مردم خیلی ضرورت ندارد و بار فرهنگی هم دارد، میآورید به این نمایشگاه که مردم آن را به کالای داخلی ترجیح دهند و کشور بشود بازار لوازمآرایش خارجی؛ نمیدانم فرمانده ستاد اقتصاد مقاومتی از این نمایشگاه خبر دارند یا نه، جایگاه این نمایشگاه در ستاد اقتصادی مقاومتی کجاست؟ بروید عکسهایش را نگاه کنید، دختر 13 ساله، 12 ساله و 14 ساله را بردند به این نمایشگاه و از الآن او را با لوازمآرایش آشنا کردن، فردا که بهصورت یک جوان وارد جامعه میشود، چه جوانی خواهد بود؟ غیر بار اقتصادی، بار فرهنگی دارد.
در سیل مشاوران و دستیاران وزیران، عامل نفوذ نیست؟
آیتالله علمالهدی با اشاره به برخی حرکت مشاوران و معاونان وزیران، تصریح کرد: بیایید نمایشگاهی راه بیندازید، کالای خارجی در کنار کالای داخلی که میدانید کیفیتش کالای داخلی را از بین میبرد، در تولید، صنعت یا لوازم حیاتی جامعه بود، یکچیزی، بعد که میگوییم نفوذ است، میگویند چرا میگویی؛ یقیناً کار وزیر متدین ما نیست، کار آقای معاونش هم نیست چون آدم متدینی است اما آن آقای مدیرکل، دستیار یا سیل مشاورینی که راه انداختند، در آنان عامل نفوذی نیست؟
ایشان افزود: در زمانی که آمریکا و اروپا دستبهدست هم میدهند سفره برجام را جمع کنند، تحریمها را تشدید کنند، آوردن چنین جریانی و اینجا را بازار لوازمآرایشی خارجی کردن، چه توجیهی دارد؟ توجیه دینی هیچ، توجیه اقتصادی دارد؟ ستاد اقتصاد مقاومتی در کشور چه میکند؟
عصرایران
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۷۶۲۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازگشایی از قتل هولناک دختر جوان
چند سال قبل، تلفن کشیک قتل پلیس آگاهی را تحویل گرفتم. هنوز دقایقی از تحویل تلفنهمراه نگذشته بود که زنگ آن به صدا درآمد. پشت خط مامور یکی از کلانتریهای تهران بود.-«سلام کارآگاه در یکی از سطلهای زباله منطقهای در مرکز شهر چند قطعه از جسد مثلهشده یک زن را پیدا کردیم.»
با گرفتن آدرس محل کشف جسد، دستور دادم صحنه را حفظ کرده تا خودم به محل بروم و پزشکی قانونی و تشخیص هویت را هم خبر کنند. روز تعطیل بود و۲۰ دقیقهای به محل کشف جسد رسیدم.داخل یک سطل در سه نایلون زباله قطعات مثلهشده یک دختر جوان بود. دستور دادم گشتهای پلیس سایر سطلهای منطقه را جستوجو کنند تا اگر عضو دیگری وجود دارد کشف شود. نوع رها کردن جسد نشان میداد قاتل میخواسته پیکر مقتول کشف شود که آن را در داخل سطل رها کردهاست.تا تیم بررسی صحنه جرم و پزشک قانونی جسد را معاینه کند، خودم و دو مامور کلانتری سری به اطراف منطقه زدیم و دوربینهای چند خانه و مغازههای اطراف را چک کردیم که هیچ سرنخی به دست نیامد.حضور تیمهای پلیسی وپزشکی قانونی در باعث شد اهالی با کنجکاوی در محل جمع شوند، به همین خاطر بازپرس دستور داد جسد را سریع به پزشکی قانونی منتقل کنند که مردم با آن صحنه فجیع روبهرو نشوند. پزشکی قانونی اعلام کرد ۴۸ تا ۷۲ ساعت از وقوع قتل میگذرد و به احتمال زیاد مقتول ابتدا خفه شده و بعد جسد مثله شده است.با بررسی لباس مقتول متوجه شدیم مدرک شناسایی همراه جسد نیست اما ناخنهای این دختر دارای طرح خاصی بود.به ماموران کلانتری گفتم، به احتمال زیاد مقتول ساکن همان منطقه کشف جسد باشد. با عکس طرح ناخن به تمام آرایشگاههای زنانه محل سر بزنید و ببینید این طرح کدام ناخنکار است. ازسوی دیگر با بررسی پروندههای فقدانی مشخص کنند، در روزهای گذشته چه کسی با مشخصات دختر جوان اعلام مفقودی کردهاست.روز بعد یکی از ماموران تماس گرفت و گفت؛ به چند آرایشگاه سر زدیم که یکی مدعی شد این طرح را روی ناخنهای دختر جوانی به نام مرجان کار کرده است. با شناسایی او و بررسیهای پروندههای مفقودی متوجه شدیم پنج روز قبل مادر او گم شدن دختر ۲۰ سالهاش را اعلام کرده است.قرار شد آزمایش DNA گرفته شود تا مطمئن شویم جسد مثله شده متعلق به مرجان است.پس از تایید آزمایش، خانواده او برای تحقیقات مقدماتی به اداره قتل آمدند. مادر او که در شوک مرگ فجیع دخترش بود، شروع به حرف زدن کرد و گفت: چند روز قبل ساعت ۴ صبح دخترم گفت با دوستانش به کوه میرود. صبح زود از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. عصر هرچه زنگ زدیم پاسخگوی تلفن نبود و بعد گوشیاش خاموش شد. با دوستانش تماس گرفتم و فهمیدم دخترم پیش آنها نرفته و برنامهای هم برای کوه رفتن نداشتند؛ به همین دلیل گمشدن دخترم را به پلیس اطلاع دادم و با نامزدش مهران تماس گرفتم که او گفت اطلاعی از مرجان ندارد.دستور دادم پسر جوان احضار شود تا حضوری از او تحقیق کنم. ساعتی بعد پسر قد بلندی روبهرویم نشست و گفت که هیچ خبری از نامزدش ندارد و از شنیدن خبر مرگش در شوک است.به او گفتم فعلا از شهر خارج نشود و در دسترس باشد. با هماهنگی قضایی قرار شد، روز گمشدن مرجان آنتندهی موبایل خانوادهاش را بررسی کنند که ساعتی بعد اعلام شد گوشی مرجان و نامزدش در یک محل آنتندهی داشته است. با کشف این سرنخ، دستور بازداشتش را از بازپرس پرونده گرفتم. مهران بازداشت شد. از او خواستم واقعیت را بگوید که باز هم ادعاهای قبلیاش را تکرار کرد و مدعی بود در مرگ نامزدش هیچ دخالتی نداشته است.به او گفتم اگر واقعیت را بگوید به نفع خودش است که بعد از مکثی طولانی به قتل مرجان اعتراف کرد و گفت: روز حادثه با نامزدم قرار شد بیرون برویم و تفریح کنیم. صبح زود بود و او میخواست لباس بخرد اما همه جا بسته بود. یکدفعه دعوایمان شد و در اوج عصبانیت دستم را جلوی دهانش گرفتم. مرجان کبود و بیهوش روی زمین افتاد.تازه فهمیدم چهکار کردهام و برای خلاصی از جسد، آن رامثله کرده و درسطل زباله رها کردم. در این مدت با صحنهسازی سعی کردم خود را بیگناه نشان دهم اما خون مرجان دامن من را گرفت و دستگیر شدم. با اعترافات مهران، راز این جنایت هولناک فاش و متهم پس از تحقیقات روانه زندان شد.